معرفی کتاب در آستانه حکمت (جلد اول)
معرفی اجمالی از کتاب در آستانه حکمت (شرح بدایه الحکمه) اثر استاد علی فرحانی- تنظیم از سید مجتبی امین جواهری
تقسیمات حکمت در فلسفه
تقسیمات حکمت+حاوی اشکالات علامه طباطبایی و شهید مطهری به تقسیمات حکمت-برگرفته از دروس بدایه الحکمه استاد علی فرحانی- نوشته شده در سال 1396
“وحدت شخصی و نفی کثرات” از نظر آیت الله جوادی آملی
فیش هایی که سال ها پیش از کتاب رحیق مختوم آیت الله جوادی آملی درباره وحدت شخصیه نوشتم.
تنفس در زمانه شهید مطهری
کتاب های شهید مطهری پیوند عمیقی با جریان های معرفتی عصر خود بخصوص ماتریالیسم و سوسیالیسم دارد. این یادداشت با نگاهی به سازمان مجاهدین خلق به آن دوره می پردازد
سیر بدیهیات در فلسفه از اصل واقعیت تا اصالت وجود
گام به گام از آغاز فلسفه تا اثبات اصالت وجود/ تقریرات سال 1393 از سیر ریاضی کتاب بدایه الحکمه
هماهنگی نظام فکری امام خمینی و علامه طباطبایی (مسأله علم)
دیدگاه مشترک امام و علامه در مسأله علم و ثمرات مشترک آن در عرفان عملی و تبیین اندیشه های مکتب قم
نظریه فاعل بالتجلی در حکمت متعالیه
نظریه فاعل بالتجلی در حکمت متعالیه علاوه بر حل اشکال تبیین فاعلیت الهی، در تحلیل سلوک معنوی نفس موثر است
انسان امروز چه نیازی به دین دارد؟(1)
در قسمت اول به دیدگاه دانشمندان غربی در رویکردهای مختلف پرداخته و در یادداشت های بعدی دیدگاه دانشمندان اسلامی بیان می شود.
جایگاه امیرالمومنین (ع) از زبان بوعلی سینا
معرفی کوتاه و مروری بر بعضی از عبارات رساله معراج نامه اثر ابو علی سینا. در این رساله او ذیل تقریر معقول از کیفیت معراج پیغمبر اکرم به جایگاه امیرالمومنین ع اشاره لطیفی دارد.
رساله ای در حل مسأله توحید و نفی تناهی از ذات واجب
این رساله در سال 1393 و پس از مباحث اصالت وجود و وحدت وجود نوشته شد. مسأله اصلی در آن نسبت میان کثرت فلسفی و توحید قرآنی است که با تقریر دقیق از برهان اضافه اشراقی ملاصدرا جمع بندی می…
از حکمت تا سیر و سلوک
نمونه ای از تأثیر قواعد فلسفی در نسخه های سیر و سلوک عرفانی با توجه به اضافه اشراقی
ماجرای پیچیده تحقق مفاهیم فلسفی
یکی از تعیین کننده ترین مسائل در مکاتب و قرائت های فلسفی، تقریر کیفیت تحقق مفاهیم فلسفی است. این نوشتار آخرین منازعات در این مسأله را صورت بندی و داوری می کند.
حکمت چگونه متعالی شد؟
همراهی با ملاصدرا در تحول فلسفه از مشاء تا حکمت متعالیه
“فلسفه” چگونه پشتوانه منطق است؟
چه رابطه ای میان فلسفه و منطق وجود دارد که منطق را از مسیر بداهت خارج نکند؟