تقریر نویسی، روش و ثمرات

.

یادداشت

. پیشنهاد می کنم این متن را با دقت مطالعه کنید:

🔰 حجت الاسلام عباس افروزی

💠 در تقریر نویسی لازم است دو نکتۀ بسیار مهم مورد توجّه قرار بگیرد: یکی روش صحیح تقریر نویسی، و دیگری زمان تقریر نویسی. برای فهم این دو مهم، باید به عقب برگشته و ببینیم اساساً فلسفۀ تقریر نویسی چه بوده است.

💠 ساختمان ذهنی انسان بسان حافظه کامپیوتر، یک حافظه اصلی و طولانی مدت دارد و یک حافظه فرعی و کوتاه مدت.
این خصوصیت به خاطر عدم مدیریت و تربیت و تقویت ذهن، برای متعلمین علوم مختلف – بخصوص در علم فلسفه که عمدۀ کار، تصوّر صحیح موضوعات و محمولات است- موجب بروز اختلال در سیستم آموزشی یادگیری شان شده است.

💠 متعلّم به خاطر انس با الفاظ، تعابیر و اصطلاحات مساله را در حافظه کوتاه مدت خود ذخیره کرده و به خاطر اینکه در ذهن خود به نحوۀ چیدن آن الفاظ آرایشی داده است، گمان به یاد گیری آن مساله می برد. غافل از اینکه معنای پشت پردۀ این الفاظ که مراد و مقصود اصلی بوده است را تعقّل و تصور نکرده است‌. (#جهل_مرکب)

💠 و به همین خاطر – بر خلاف کسی که از حجاب الفاظ رهیده و به معانی مقصوده نائل گشته- نمی تواند آن مساله را به عنوان مقدمۀ قیاس قرار داده و در مسائل و شبهات و مجهولات گوناگون، پاسخ متناسب اصطیاد کند. به عنوان نمونه مرحوم شهید مطهری به خاطر فهم معانی و مقاصد پشت پردۀ الفاظ، در محیط های مختلف اجتماعی و در مقابله با مکاتب مختلف جهان روز، از اطلاعات فلسفی شان استفاده کرده و از آن دریا جواب های محکم و متقنی صید می کردند.

💠 از این رو بر متعلّم لازمست که خود را از پردۀ الفاظ رهایی بخشیده و راهی به سوی معانی و مقاصد پشت پرده الفاظ، پیدا کند. راه رسیدن به پشت پرده الفاظ، پرینت گرفتن از اطلاعات ذهن است البته از مسیر هارد و حافظه طولانی مدت.

💠 برای این کار لازم است که متعلم از تعابیر و الفاظ خاصی که از کتب و اساتید یاد گرفته دوری گزیده و سعی در به کار بردن الفاظ و تعابیر جدیدی که معانی مقصوده را می رساند، داشته باشد. به عبارت دیگر در تقریر نویسی صحیح نباید الفاظی که در حافظۀ کوتاه مدت ذهن ذخیره شده، مورد استفاده قرار بگیرد. بلکه متعلّم باید در زمان تحریر و پرینت ذهن خود بر روی کاغذ، از الفاظ جدید، و حتی در صورت امکان از زبان دیگر، استفاده کند تا از بازی با الفاظ خارج شده و به جهل خود نسبت به معانی پی ببرد. (#جهل_بسیط)

💠 برای خروج از حافظه کوتاه مدت ذهن و ورود در هارد و حافظه اصلی، لازم است که بین زمان مطالعه و کلاس و تحقیق و پژوهش و زمان پیاده سازی ذهن (تقریر نویسی)، فاصله معتنابهی گذاشته شود. به این صورت که بعد از کلاس رفتن و رجوع به رفرنس ها و مطالعه و تفکر و جواب دادن به سؤالات ایجاد شدۀ جدید، با اشتغال به کارهای علمی دیگر و مسائل روزمره حد فاصلی درست کند. در وهلۀ بعد نوبت به تقریر نویسی می رسد. در این زمان متعلّم باید بدون رجوع به کتب و نوشته های سابق، با الفاظ و تعابیر جدید اطلاعات ذهن خود را بر روی کاغذ پیاده کند.

💠 اگر قواعد و زمان تقریر نویسی درست مراعات شود، حین پیاده کردن اطلاعات ذهن، حلقه و زنجیره هایی که سابقا بین تک مساله ها به خاطر عدم توجه و التفات وجود داشته و به آسانی آن ها را متصل می کرده، مفقود می شود. و چگونگی اتصال تک تک زنجیره ها مورد سؤال ذهن قرار می گیرد. که در این حالت مطالب در ذهن جدا جدا و به صورت جزیره جزیره در می آیند.

💠 اینجاست که جای خالی حدوسط هایی که قرار بوده مانند شمع ذوب شوند و خود را فدای پیوند و اتصال بین آن زنجیره ها کنند، احساس می شود. و متعلم به جهل و نادانی خود پی می برد. (#جهل_بسیط)

💠 با این روش متعلم می تواند در زمان پایان عملیات تقریر نویسی خود را بالانس کرده با دیدی واقع بینانه سطح و میزان یادگیری اش را اندازه گیری کند.

💠 اگرچه مراعات کردن این روش در ابتدا سخت بوده و منفور نفس قرار می گیرد، لکن اگر تحمل سختی نموده و چندی بدین روش سیر کند، قوت ذهنش به جایی می رسد که در همان گام اول مطالعه و شرکت در کلاس ملتفت زنجیره های مفقوده و مجهولات خود می شود، و با سرعتی بسیار بالا به مقصود نهائی که فهم عمیق و صحیح مطالب است، نائل می گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *